ذبیح و غلام، دو شخصیت محوری این داستان، از طبقات پایین اجتماع هستند که طی ماجراهایی طنزآمیز اتومبیل نعشکش خود را از دست میدهند و مجبور میشوند برای گذران زندگی، با موتورسیکلت، جنازههای مشتریان خود را جابهجا کنند. ... ادامه و دانلود
داستان زندگی سه پیرمرد در خانه سالمندان می پردازد که چند ماهی است بدون هیچ ملاقات کننده ای در آسایشگاه سالمندان هم اتاق هستند؛ حس مشترک تنهایی و انزوای این سه پیرمرد در آسایشگاه سبب می شود، هر سه تصمیم به فرار بگیرند. ... ادامه و دانلود
درباره پیرمردی است که در اولین روز بازنشستگی خود بی طاقت شده و حوصله اش سر می رود. او دوست قدیمی خود را که مارگیر است می بیند و به خانه اش دعوت میکند. بر اثر خادثه ای مارها در خانه رها می شوند ... ادامه و دانلود